بهروز گتميري، شاعر، نقاش و استاد دانشگاه در تهران و در پاريس، بزرگترين آرزو و دلنگراني خود را آزادي هنر و هنرمند در بيان احساس خود ميداند. آنچه كه هنر را در بند ميدارد مينكوهد و بر آن است كه ايدهاي خاص از هنر نقاشي محبوس و محصور در چارچوب تفكري يخزده، عقب مانده و ارتجاعي است و هنرمند امروز نيازي ويژه به نگاهي نو و رابطهاي نو با دنياي اطراف خود، همراه با تكنيكي منطبق با اين نگاه و رابطه، دارد. او را عقيده بر اين است كه بايد خود را رها سازيم تا چشمانمان و نگاهمان ما را هدايت كنند نه آنكه در چارچوب سبك و تكنيك خاصي زنداني شويم. به چشمانمان اعتماد كنيم نه به دستمان همانگونه كه سزان ميگويد: “نقاشي قبل از هز چيز يك نگاه است. موضوعات هنر ما در آنچه كه چشمان ما در مييابند ميباشند.”
وي اينگونه ميپندارد كه “پيشرفت اجتماعي در جامعهاي در حالگذار، روزي بروز ميكند و پيش ميرود كه هنرمندان آن جامعه در بيان و بروز هنر خويش بتوانند آزادانه عمل كنند و مورد احترام و تكريم باشند.”